به خواب دیمش و گفتم سلام آقا
سرشک شکوه او پاسخ سلامم بود
صدا زدم که تو دیگر مرا نمی خواهی!
سکوت بانگ غریبانه امامم بود
سکوت بانگ غریبانه امامم بود
دمی که شاهد عصیان ناتمامم بود
به گریه گفت به یاران خود که آیا این
همان کسی است که قبل از گنه غلامم بود!؟
چه بر سرش ز گنه آمده غلامی که
ز اشک خویش به زخم دلم التیامم بود؟!
چگونه مدعی عشق من بود اینکه
جفا و غفلت او جای اخترامم بود...
اگر چه روز من و روزگار می گذرد
دلم خوش است که با یاد یار می گذرد
چقدر خاطره انگیز و شاد و رویایی است
قطار عمر که در انتظار می گذرد
به ناگهانیِ یک لحظه عبور سپید
خیال می کنم آن تک سوار می گذرد
کسی که آمدنی بود و هست، می آید
بدین امید، زمستان، بهار، می گذرد
نشسته ایم به راهی که از بهشت امید
نسیم رحمت پروردگار می گذرد
به شوق زنده شدن، عاشقانه می میرم
دو باره زیستنم زین قرار می گذرد
همان حکایت خضر است و چشمه ظلمات
شبی که از بَرِ شب زنده دار می گذرد
شبت همیشه شب قدر باد و، روزت خوش
که با تو روز من و روزگار می گذرد
این شعر زیبا رو حتمادانلود کنید،واقعا زیباست:
سوار خسته ی من ، ای سوار گردآلود
چگونه می رسی آخر به شهر آهن و دود
چه انتظار غریبی ست، انتظار طلوع
در این شب، این شب قطبی، شب غبارآلود
در انتظار تو چشمم به راه مانده سپید
به پیش پای تو، گسترده راه قیراندود
هزار سال شب آمد، هزار سال سحر
در آسمان ندرخشید اختر موعود
تو موج نوری و از عمق آب آمده ای
که خون سبز تو روییده در کرانه رود
قبای سبز بیفکن ز دوش، می دانم
به روی شانه تو مانده زخم های کبود
اینم یه شعر بسیار زیبا واسه آقا،ایشالا دانلود کنید:
<<همچنان که برق از مشرق ساطع شد تا در مغرب ظاهر شود، ظهور پسر انسان نیز چنین خواهد شد، آن گاه نشانه پسر انسان در آسمان پدیدار شود و جمیع طوایف زمین سینهزنی کنند و پسر انسان را ببینند که بر ابرهای آسمان با قوت و جلال میآید، آسمان و زمین زایل خواهد شد، اما سخن من هرگز زایل نخواهد شد، اما از آن روز و ساعت هیچ کس اطلاع ندارد، حتی ملائکه آسمان، جز خداوند و بس، شما نیز حاضر باشید، زیرا در ساعتی که گمان نبرید پسر انسان میآید>>
توضیح بیشتر در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ...
و در روایتی امام صادق ـ علیهالسّلام ـ به یکی از یاران خود نشانه های ظهور را چنین برمی شمرد:
ادامه مطلب ...
فریب ما مخور آقا دروغ می گوییـــــــــــــم
به جـان حضرت زهرا (س) دروغ می گوییــم
چه ناله ای چه فراقـــی چه درد هجـــــــــــرانی
نیا نیا گل طــــــــــاهــــــــــا دروغ می گوییـــــــــم
تمام چشـــــــــم براهی و انتظـــــــــــــــــــار و فراق
و ندبـــــــه های فـــــــــــــــــــــرج را دروغ می گوییـــم
دلی که ما من دنیــــــــــاست جـــــــــــــای مولـا نیست
اسیــــــــر شـهــــــــــــــــــــــــوت دنیــــا دروغ می گوییـــم
زبان سخن ز تو گوید ولـی بــــــــــــــــــــــــــرای مقــــــــام
به پیش چـشم خـــــــــــــــدا هم دروغ می گوییـــــــــم
کدام نالـــــه غـربــــــــت کــــــــدام درد فــــــــــــــراق
قســـم بــــه ام ابیــــــــها دروغ می گوییـــــــــم
خلاصه ای گل نرگس کسی به فکرتو نیست
و مـا به وسعت دریا دروغ می گوییــــــــم
مرا ببخش عـــــزیزم که باز می گویم
نیا نیا گل طاها دروغ می گوییـم