سوار خسته ی من ، ای سوار گردآلود
چگونه می رسی آخر به شهر آهن و دود
چه انتظار غریبی ست، انتظار طلوع
در این شب، این شب قطبی، شب غبارآلود
در انتظار تو چشمم به راه مانده سپید
به پیش پای تو، گسترده راه قیراندود
هزار سال شب آمد، هزار سال سحر
در آسمان ندرخشید اختر موعود
تو موج نوری و از عمق آب آمده ای
که خون سبز تو روییده در کرانه رود
قبای سبز بیفکن ز دوش، می دانم
به روی شانه تو مانده زخم های کبود
اینم یه شعر بسیار زیبا واسه آقا،ایشالا دانلود کنید:
باشه؛ خیلی ممنون
این شعر هم بسیار زیبا بود
ممنون
ممنونم هستی جان